پنيسيلينها تركيباتي باكتريسيد هستند واز طريق تداخل در سنتز ديواره سلوليباكتريها اثر خود را اعمال ميكنند. اينداروها بخوبي در مايعات و بافتهاي بدنانتشار مييابند، اما نفوذ آنها به مايع مغزيـ نخاعي ناچيز است (مگر در زماني كهپردههاي مغز ملتهب شده باشند).پنيسيلينها در غلظت درماني در ادرارترشح ميشوند. پروبنسيد دفع كليويپنيسيلينها را متوقف ميكند و غلظت اينداروها را در پلاسما افزايش ميدهد وغلظت پلاسمايي آنها را براي مدتطولانيتري حفظ ميكند.
مهمترين عارضه جانبي پنيسيلينهاحساسيت مفرط است كه با بثورات جلديو گاه آنافيلاكسي همراه است و ميتواندكشنده باشد. بيماراني كه به يك پنيسيلينحساسيت داشته باشند، به تمامپنيسيلينها حساسيت نشان خواهند داد،چرا كه حساسيت مفرط به هسته اصليپنيسيلينها مربوط است. يك عارضهنادر، اما خطرناك پنيسيلينها،آنسفالوپاتي ناشي از تحريك بافت مغزياست. اين عارضه ممكن است در اثرمصرف مقادير زياد اين داروها در بيمارانعادي يا با مصرف مقادير درماني، دربيماران مبتلا به عيب كار كليه بروز نمايد.پنيسيلينها را نبايد از راه غلاف طنابينخاعي تزريق كرد، زيرا ممكن است موجببروز آنسفالوپاتي كشنده شوند.
مشكل ديگر كه با مصرف مقادير زيادپنيسيلينها در بيماران مبتلا به عيب كاركليه همراه است، تجمع الكتروليتهاست،زيرا اغلب پنيسيلينهاي تزريقي حاوييونهاي سديم يا پتاسيم هستند.
اسهال، عارضهاي است كه اغلب با
مصرف پنيسيلينهاي خوراكي همراهاست. اين عارضه در مورد آمپي سيلين ومشتقات آن شايعتر است (كوليت پسود وممبران).
بنزيل پنيسيلين (پنيسيلين G)، اولينپنيسيلين، همچنان بهعنوان يكآنتيبيوتيك مهم و مفيد مصرف ميشود.اين دارو توسط پنيسيلينازهاي باكتريايي(بتا ـ لاكتاماز) غيرفعال ميشود. اين داروآنتيبيوتيك انتخابي در درمان عفونتهاياسترپتوكوكي، پنوموكوكي، گونوكوكي ومننگوكوكي است و نيز در درمانآكتينوميكوزيس، سياه زخم، ديفتري،كزاز، قانقاريا، سيفيليس، ياز و درمان دربيماري Lyme كودكان مصرف دارد. اخيرگونههايي از پنوموكوكسي،مننگوكوكسيوگونوكوكسي كه حساسيت آنهانسبت بهپنيسيلين كاهش يافته است، مشاهدهشدهاند. بنزيل پنيسيلين توسط اسيد معدهغيرفعال ميشود و جذب آن از دستگاهگوارش ناچيز است. از اين رو، اين داروبهتر است از راه تزريقي مصرف شود.بنزيل پنيسيلين در صورت مصرفمقادير زياد از راه تزريق وريدي يا درصورت ابتلاي بيمار به عيب كار كليه ممكناست موجب بروز تشنج شود.
پروكائين پنيسيلين G يك ملح بسيارنامحلول پنيسيلين است. اين داروبهصورت اشكال دارويي عضلاني دپومصرف ميشود و از اين طريق غلظتدرماني دارو در بافتها تا 24 ساعت باقيميماند. اين دارو آنتيبيوتيك انتخابي دردرمان سيفيليس است (فاز عصبيسيفيليس به مراقبتهاي ويژه نياز دارد).
فنوكسيمتيل پنيسيلين (پنيسيلين V)طيف اثر ضد باكتريايي مشابه بنزيلپنيسيلين دارد، اما اثر آن كمتر است. ايندارو در برابر اسيد معده مقاوم است و ازاين رو، براي مصرف خوراكي مناسباست. اين آنتيبيوتيك نبايد در درمانعفونتهاي جدي مصرف شود، زيرا جذبآن ممكن است غيرقابل پيش بيني وغلظتهاي پلاسمايي آن متغير باشد. ايندارو عمدت در درمان عفونتهاي مجاريتنفسي كودكان، التهاب عفوني لوزهها و درادامه درمان پس از مصرف يك يا چند دوزتزريق بنزيل پنيسيلين، پس از مشاهدهعلايم باليني شروع بهبودي تجويز نبايد درميشود. پنيسيلين عفونتهاي V درمانمننگوكوكي و گونوكوكي تجويز شود.فنوكسي متيل پنيسيلين براي پيشگيري ازابتلاي به عفونتهاي استرپتوكوكي پس ازتب رماتيسمي و همچنين بر عليه عفونتهايپنوموكوكي پس از برداشتن طحال يا درآنمي سلولهاي داسي شكل مصرفميشود.
اغلب گونههاي استافيلوكوكسي در حالحاضر به بنزيل پنيسيلين مقاوم هستند،زيرا اين باكتريها آنزيمهاي پنيسيلينازتوليد ميكنند. اما كلوگزاسيلين بوسيله
اين آنزيمها غيرفعال نميشود و از
اينرو، در درمان عفونتهاي ناشي ازاستافيلوكوكهاي مقاوم به پنيسيلينمؤثر است و اين تنها مورد مصرف اينآنتيبيوتيك است. كلوگزاسيلين در برابراسيد معده نيز مقاوم است و به همين دليلعلاوه بر راه تزريقي، از راه خوراكي نيزمصرف دارد.
آمپيسيلين، آموكسيسيلين و كو ـآموكسيكلاو گروه ديگري از پنيسيلينهاهستند كه داراي طيف اثر وسيع ميباشند.آمپيسيلين بر عليه گونههاي خاصي ازباكتريهاي گرم مثبت و گرم منفي موثراست، اما توسط پنيسيلينازها (از جملهپنيسيلينازهاي توليد شده توسطاستافيلوكوك طلايي و باسيلهاي گرممنفي معمول مانند اشريشياكلي) غيرفعالميشود. در حال حاضر تقريب تمامگونههاي استافيلوكوك طلايي و بخشي ازگونههاي اشريشيا كلي و هموفيلوسآنفلونزا نسبت به آمپيسيلين مقاومهستند. از اين رو، احتمال مقاومت ميكروببه اين آنتيبيوتيك در درمان كور عفونتهابايد در نظر گرفته شود و بهويژه در موردبيماران بستري بدون انجام آزمونهايتعيين حساسيت ميكروبي نبايد تجويزشود. آمپيسيلين بخوبي در صفرا و ادرارترشح ميشود. اين آنتيبيوتيك عمدت دردرمان بدتر شدن برونشيت مزمن وعفونت گوش مياني (كه هر دو معمولاناشي از استافيلوكوكوس پنومونيه وهموفيلوس آنفلونزا هستند) و نيز دردرمان عفونتهاي مجاري ادرار و سوزاكمصرف دارد.
آموكسيسيلين مشتق آمپيسيلين است كهفقط در يك گروه هيدروكسيل با آن تفاوتدارد، اما طيف اثر ضدباكتريايي آنها
شبيه يكديگر است. آمپيسيلين را ميتواناز راه خوراكي مصرف كرد، اما كمتر
از نيمي از مقدار مصرف دارو جذبميشود و در صورت وجود غذا در معده،جذب آن كمتر نيز خواهد شد. اماآموكسيسيلين از راه خوراكي بهتر جذبميشود و غلظت پلاسمايي و بافتيبيشتري ايجاد ميكند و برخلافآمپيسيلين جذب آن تحت تاثير غذا درمعده قرار نميگيرد.
كو ـ آموكسيكلاو تركيبي از آموكسيسيلين و اسيد كلاولانيك كه يك مهاركنندهآنزيم بتا ـ لاكتاماز است، ميباشد. اسيدكلاولانيك خود اثر ضد باكتريايي قابلتوجهي ندارد، اما پنيسيلينازها را غيرفعالميكند. در نتيجه، تركيب كو ـ آموكسيكلاوبر عليه باكتريهاي توليدكننده پنيسيلينازكه به آموكسيسيلين مقاوم هستند، موثراست. اين باكتريها شامل اغلب گونههاياستافيلوكوكسي طلايي، گونههاي ازاشريشياكلي و هموفيلوس انفلوانزا و نيزباكتروئيدها و كلبسيلا ميشود.
دسته ديگري از پنيسيلينها، مشتقات ضدپسودوموناس هستند. كربوكسيپنيسيلينها، شامل كاربني سيلين، عمدتدر درمان عفونتهاي جلدي ناشي ازپسودوموناس آئروژينوزا مصرف دارند،اگر چه بر عليه برخي ديگر از باسيلهايگرم منفي شامل گونههاي پروتئوس وباكتروئيدس فراژيليس نيز فعال هستند.
اورئيدوپنيسيلينها، شامل پيپراسيلين،داراي طيف اثر گسترده هستند و موثرتر ازكاربني سيلين، بر عليه پسودوموناسآئروژينوزا ميباشند.
براي درمان سپتي سمي پسودومونايي(بهويژه در بيماران مبتلا به كاهشنوتروفيل يا بيماران مبتلا به آندوكاريت)،پنيسيلينهاي ضد پسودوموناس بايدهمراه با يك آمينوگليكوزيد (مثلاجنتامايسين يا توبرامايسين) مصرفشوند، چرا كه اين آنتيبيوتيكها اثرسينرژيستي دارند. اما نبايد پنيسيلينها وآمينوگليكوزيدها را در يك سرنگ ياانفوزيون با هم مخلوط كرد.