جُذام یا خوره یکی از بیماریهای واگیردار است که گاهی از پدر ومادر به کودکان آنها واز بیماران، به همسایگان آنان انتقال مییابدوبا وضعیت نامطلوب مسکن و تغذیه نیز مرتبط است.
مقدمه
جذامدر طول تاریخ بیش از هر بیماری دیگری باعث وحشت وانزوای انسانها گردیدهاست.
در پایان قرون وسطی جذام در غرب از میان رفت. از ابتدای قرون وسطی تا پایان جنگ های صلیبی، وسعت قلمرو جذامخانه ها در سراسر اروپا چند برابر شده بود . بنابرقول متیو پاری، در کل قلمرو مسیحیت نوزده هزار جذامخانه وجود داشت.[۱]
جذام نوعی بیماری التهابی مزمن است که به وسیله مایکوباکتریوم لپرا ایجاد میشودوطیف بالینی آن وابسته به پاسخ ایمنی فرد میزبان میباشد. هرچندبیماری به عنوان یک بیماری مزمن باکتری پوست واعصاب محیطی مطرح است، ولی در نوع لپروماتوز باعث گرفتاری راههای تنفسی فوقانی نیز میشود.
کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مورد جذام را چنین تعریف کردهاند: یک مورد جذام، عبارت است ازشخص که دچار ضایعههای هیپوپیگمانته (قرمز رنگ بدون حس)، درگیری اعصاب محیطی، از دست دادن حس و اسمیر پوستی مثبت از نظر باسیلهای اسیدفاست، به صورت منفرد یا مجموعهای از این تغییرات باشد.
سببشناسی
عامل بیماری، یک باکتری اسید فاست به نام مایکوباکتریوم لپره میباشد.رشد این باکتری بسیار کند است، به طوری که در بافت نرم کف پای موش در طی ۱۱ تا ۱۳ روز تکثیر مییابد. این باکتری درگرفتاری های پوست و اعصاب محیطی وجود داشته و منجر به تخریب بافتی و تغییر کل آن بعلت از دست دادن حس و فعالیت حرکتی بافت می شود.
دوره نهفتگی
دوره نهفتگی بیماری جذام، احتمالا 2 تا 10 سال است ولی می تواند تا 20 سال یا بیشتر بطول انجامد.
سیر طبیعی
راه ورود عامل جذام به بدن، به طور دقیق مشخص نیست و دوره کمون آن بسیار طولانی است. ابن سینا فرمودهاست: کسی که به تازگی مبتلا به جذام شده و اوایل بیماری را طی میکند، امید به معالجهاش بیشتر است. اما وقتی بیماری ریشه دوانید و وضعیت ثابتی پیداکرد، اگر هم معالجه شود بسیار مشکل است.
با درمان به موقع بیماری نتیجه بسیار مطلوب است.در بیمارانی که دچار ضایعههای ناشی از بیحسی اندامها هستند، در صورتی که اقدامهای درمانی نتیجه ندهد، دچار تغییر شکل اندام و استئومیلیت میشوند وگاهی قطع عضو، لازم میشود.همچنین ایریدیوسیکلیت، ممکن است منجر به کاهش بینایی یا کوری شود و کاتاراکت نیز به طور شایعی در نوع لپروماتوز ایجاد میشود.
نکته دیگری که در رابطه با سیر طبیعی جذام مهم است این است که کسانی که از نزدیک بااین بیماران تماس داشتهاند آزمون پوستی لپرومین با شیوع زیادی مثبت میشود ولنفوسیتهای تغییرشکل یافته ویژه مایکوباکتریوم لپرا و پادتنهای ویژه این باکتری حاکی ازآن است علیرغم شایع بودن عفونت، تنها تعداد کمی از افراد، دچار بیماری آشکار میشوند.
انتشار جغرافیایی در جهان
بیشترین شیوع جذام مربوط به آسیا، آفریقا، تاحدودی آمریکای مرکزی وجنوبی و اقیانوسیه میباشد.
- ۳ کشور راس جذام بومی عبارتاند از: هند، برزیل و اندونزی. این کشورها حدود ۸۵ درصد موارد تشخیص داده شده جذام را دارا میباشند.
انتشار بیماری در ایران
مشخص شدهاست که خط سیر مناطق جذامخیز کشور، از خراسان شروع شده وپس از گذشتن از مازندران، گیلان، زنجان و آذربایجان، به کردستان و کرمانشاه، منتهی میگردد.
روند زمانی
جذام، روند زمانی خاصی ندارد وباتوجه به طولانی بودن دوره نهفتگی، باعث همهگیری یا طغیان نمیشود و حتی با صنعتی شدن بعضی از کشورهایی که این بیماری در آن بومی است، از میزان بروز آن کاسته شدهاست.
تأثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی
بیماری در هرسنی ممکن است حادث گردد، اما بیشترین شیوع سنی آن در بزرگسالان جوان است. به طوری که در مناطق بومی، بروز سنی بیماری در سنین ۲۰ تا ۳۵ سالگی، به اوج میرسد. در بعضی از نژادها بروز بیماری در مردان بیشتر از زنان است و نوع لپروماتوز بیماری در مردان، ۲ برابر زنان عارض میگردد. تأثیر فقر، در بروز آن به اثبات رسیدهاست.از نظر شغلی، اکثریت جذامیان ایران را کشاورزان تشکیل میدهند اما دربین بیماران جذامی، کارمند، مهندس، کارگر و… به چشم میخورد.شایان ذکر است چون حساسیت نژادی نسبت به جذام را نمیتوان از دیگر عوامل بیماری مجزا نمود، بنابراین اگر جذام در منطقهای شایعتر است به علت دخالت عوامل زیستشناسی، اقتصادی واجتماعی است وارتباطی به منشا نژادی و قومی ندارد.
تأثیر عوامل مساعد کننده بیماری
ازآنجا که با صنعتی شدن برخی از کشورهای بومی جذام، از میزان بروز آن کاسته شدهاست وهماکنون نیز بیشترین موارد آن در اقشار آسیبپذیر جامعه یافت میشود، باید فقر وبیخانمانی و تغذیه نامناسب رااز عوامل مساعدکننده ابتلا به این بیماری به حساب آورد.لازم به یادآوری است که حتی پژوهشگران قدیمی نیز به بعضی از این عوامل توجه داشته ومورد تاکید قرار دادهاند، به طوری که در دایرةالمعارف قانون علاوه بر تماس خانوادگی وانتقال داخل رحمی بیماری، به تأثیر دما و وضعیت نامطلوب تغذیه نیز به عنوان عوامل زمینهساز بروز جذام اشاره شدهاست.
مخزن بیماری
انسان تنها مخزن بیماری میباشد.همچنین میمون مانگابی (Mangabey) که نوعی میمون دنیای جدید است به صورت طبیعی آلوده میشود.
راه ورود بیماری
راههای انتقال بیماری عبارتانداز: دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، پوست، از طریق رحم مادر به نوزاد، تماس با حیوانها، حشرات و خاک محیط اطراف.
چون دوره کمون طولانی است، راه اصلی ورود عامل بیماری جذام به بدن مشخص نمیباشد ولی محتملترین راه، دستگاه تنفسی میباشد. جذام تر یا همان لپروماتوز واگیردار میباشد.با توجه به اینکه این افراد در هر شبانهروز حدود ۱۰۰ میلیون باسیل جذام را از طریق ترشحات بینی خود به محیط خارج دفع میکنند اما بیماری جذام به آسانی منتقل نمیشود وانتقال آن مستلزم تماس طولانی و چندین ساله با بیماران مبتلا به جذام میباشد. برهمین اساس انتقال آن به پرسنل بیمارستانی بسیار ناچیز میباشد.
با توجه به اینکه عامل جذام در بدن پشه خاکی و ساسهایی که از بیماران درمان نشده تغذیه کردهاند یافت شدهاست، احتمال اینکه بیماری از طریق نیش حشرات منتقل شود وجود دارد، ولی هنوز به اثبات نرسیدهاست. لازم به ذکر است با توجه به شواهد ظاهری و آزمایشگاهی قابلیت انتقال بیماری در بیشتر موارد در عرض ۳ ماه پس از مصرف مداوم و منظم داپسون (DDS) یا کلوفازیمین ودر عرض ۳ روز پس از درمان با ریفامپین، از بین میرود.
پیشگیری و درمان
بیماری جذام بوسیله ریفامپیسین، داپسون و کلوفازیمین درمان می شود. واکسیناسیون با ب ث ژ (BCG) می تواند انسان را علاوه بر سل در برابر جذام نیز محافظت نماید.
پانویس
- ↑ تاریخ جنون – اثر میشل فوکو- فاطمه ولیانی – شر هرمس – چاپ هفتم 1388 – ص 7
منابع
- ويكي پديا
- دکترعزیزی، فریدون-دکتر حاتمی، حسین-دکتر جانقربانی، محسن- اپیدمیولوژی و کنترل بیماریهای شایع در ایران.چاپ دوم ۱۳۷۹
- دکتر رفیع عبدالناصر (Rafi A, PhD). راهنمای کاربردی در باکتری شناسی بالینی، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 1379