هايپرپلازي خوش خيم پروستات(BPH) يکي از بزرگترين مشکلات ارولوژيک مردان است و در 90% مردان بالاي 65 سال مشاهده میشود. علائم قسمت تحتاني سيستم ادراري ( LUTS) پديده هاي بسيار شايعي در مردان مسن هستند و عمدتاً ناشي ازBPH ميباشند. بزرگي پروستات ميتواند موجب علائم انسدادي (مانند تخليه ناکافي مثانه و کاهش جريان ادرار ) و علائم تحريکي ( مانند شب ادراري و تکرّر ادرار) شود. در مديريت درماني BPH عمدتاً از آنتاگونيست هاي رسپتورهاي آلفا آدرنرژيک، مهارکننده هاي 5- آلفا- ردوکتاز و داروهاي گياهي استفاده ميشود. در اروپا 80% داروهاي تجويز شده در BPH را داروهاي گياهي تشکيل ميدهند و عصاره ميوه نخل ارّه اي [saw palmetto (Sabal serrulata, or Serenoa repens)] و عصاره ريشه گزنه ] [stinging nettle (Urtica dioica)بويژه از شهرت زيادي برخوردارند(1).
فراورده هاي حاوي ريشه گزنه براي درمان علامتي اختلالات ادراري( سوزش ادرار، تکرّر ادرار، شب ادراري، احتباس ادراري) مراحل I و II ( بر اساس تعريف Alken 1973) و مراحل II و III ( بر اساس تعريفVahlensieck and Fabricius, 1996; Anonymous, 2003) هايپرپلازي خوش خيم پروستات توصيه شده اند. به نظر ميرسد فيتواسترول ها، ليگنان ها، پلي ساکاريدها و لکتينUDA (Urtica dioica agglutinine) از اجزاء فعال ريشه گزنه هستند و در اين ميان ترکيبات فيتواسترول از اهميت بسيارکمي برخوردارند زيرا در فراورده هاي تهيه شده از گزنه به ميزان بسيار کمي وجود دارند (0.01%>). از طرفي احتمالاً بعضي از ترکيبات اصلاً جذب نمي شوند يا حداقل جذب را دارند مانند -sitosterol β(2).
مطالعات فارماکولوژيک
در مطالعات فارماکولوژيک متعدد مکانيسم هاي زير براي تاثير عصاره ريشه گزنه در بهبود علائم انسدادي BPH مطرح شده است:
1- مواد مؤثره موجود در عصاره ريشه گزنه مانند ليگنانها با اتصال به گلوبولين متصل شونده به هورمون جنسي [Sex Hormone Binding Globulin (SHBG)] مانع از اتصال به گيرنده اش روي غشاي غده پروستات ميشوند(3,4).
2- شواهد قوي وجود دارد که عصاره گزنه در روند تبديل تستوسترون به استروژن ها مداخله نموده و آنزيم آروماتاز را مهار ميکند(5,6).
3- در دوزهاي زياد عصاره ريشه گزنه آنزيم 5 – آلفا ردوکتاز را مهار ميکند(5,6).
4- عصاره ريشه گزنه با مهار آنزيم الاستاز لکوسيت فعاليت ضد التهابي خود را اعمال مي کند(2). ترکيبات استروئيدي موجود در عصاره خام ريشه گزنه، حرکت ماکروفاژها را به محل هدف تسريع و به اثرات ضدالتهابي دارو کمک مينمايند(7).
5- عصاره ريشه گزنه باعث مهار فعاليت آنزيم Na+ K+ ATPase و در نتيجه مهار متابوليسم و رشد سلولهاي پروستات ميشود(7).
6- عصاره ريشه گزنه پروليفراسيون سلولي در بافت BPH را مهار ميکند(6).
تحقيقات باليني
اولين گزارش موردي در ارتباط با اثرات مفيد چاي تهيه شده از ريشه گزنه، به گزارش Ruckle(1950) برميگردد و در اين گزارش اثر ديورتيک گزنه به عنوان يک عارضه جانبي ذکر گرديده است. از آن زمان تاکنون؛ در 34 مطالعه باليني تقريباً 40000 مرد مبتلا به BPH با فراورده هاي مختلف حاوي ريشه گزنه تحت درمان قرار گرفته اند. تعداد عوارض جانبي در همه مطالعات بيان نشده و به نظر ميرسد تعداد واقعي عوارض جانبي بيش از 699 گزارش (تقريباً 2%) باشد که اکثراً مرتبط با دستگاه تناسلي ادراري است بويژه ناتواني جنسي و کاهش ميل جنسي(2).
در ذيل به نمونه اي از بررسي هاي انجام شده اشاره ميشود:
در يک کارآزمايي باليني با کنترل پلاسبو روي 79 بيمار مبتلا به BPH ، عصاره ريشه گزنه (600 ميلي گرم در روز از عصاره 5:1 براي مدت 8-6 هفته) در تمامي پارامترهاي اندازه گيري شده ( جريان ادرار، حجم ادرار و ادرار باقيمانده) بر دارونما برتري داشت. در ديگر کارآزمايي مشابه، 50 بيمار مبتلا به مراحل I و II هايپرپلازي خوشخيم پروستات که با عصاره ريشه گزنه ( 600 ميلي گرم در روز از عصاره 5:1 براي مدت 9 هفته) درمان شده بودند، کاهش قابل توجه SHBG (p<0.0005) و اصلاح شايان توجه حجم ادرار و حداکثر جريان ادراري را نشان دادند(6).
دريک کارآزمايي باليني دو سو بيخبر چند مرکزي تصادفي،543 مرد 50 تا 88 ساله مبتلا به مراحل اوليه BPH ( مراحل I و II سيستم طبقه بندي Alken ) با حداکثر جريان ادراري کمتر از ml/s 20 و حجم ادرار کمتر از 150 ميلي ليتر، از ترکيب عصاره ميوه نخل اره اي و عصاره ريشه گزنه يا فيناسترايد ( مهار کننده 5 – آلفا ردوکتاز) استفاده نمودند. بعد از 24 هفته؛ بر اساس نتايج تجزيه و تحليل اطلاعات 431 بيمار، نسبت به مقادير اوليه متوسط حداکثر جريان ادرار در گروه مصرف کننده ترکيب عصاره ميوه نخل ارّه اي و عصاره ريشه گزنه ml/s1.9 و در گروه مصرف کننده فيناسترايد ml/s2.4 افزايش يافت و تفاوت قابل توجه آماري بين دو گروه درماني مشاهده نشد.(p=0.52) محققين نتيجه گرفتند اثربخشي ترکيب عصاره ميوه نخل ارّه اي و عصاره ريشه گزنه با اثر بخشي فيناسترايد برابر است و ارتباطي با حجم پروستات ندارد. با اين حال تحمل ترکيب عصاره ميوه نخل ارّه اي و عصاره ريشه گزنه بهتر از فيناسترايد بود لذا به عنوان انتخاب اول براي درمان مبتلايان به مراحل اوليه BPH توصيه شد(8).
در يک کارآزمايي باليني دو سو بيخبر تصادفي مقايسه اي متقاطع با کنترل دارونما؛ به منظور بررسي اثربخشي گزنه در بهبود علامتي علائم قسمت تحتاني سيستم ادراري ثانويه به BPH، 620 بيمار بررسي شدند. ارزيابي بيماران با استفاده از نمره بين المللي علائم پروستات(IPSS)، حداکثر جريان ادرار(Qmax)، حجم ادرار باقيمانده پس از ادرار کردن(PVR)، آنتي ژن اختصاصي پروستات(PSA) ، ميزان تستوسترون سرم و اندازه پروستات صورت گرفت. در پايان6 ماه درمان؛ به بيماراني که از ابتدا دارونما دريافت کرده بودند گزنه داده شد و هردو گروه درمان را تا 18 ماه ادامه دادند. بر اساس نتايج اين بررسي؛ 558 بيمار (90%) مطالعه را کامل نمودند (91% در گروه گزنه و 86% در گروه دارونما). در پايان 6 ماه بررسي؛ 81% از بيماران گروه گزنه و 16% از بيماران گروه دارونما بهبود در علائم قسمت تحتاني سيستم ادراري را گزارش کردند(P<0.001). IPSS و Qmax در گروه گزنه بهبودي بيشتري نسبت به گروه دارونما داشت. در گروه گزنه IPSS از 19.8 به11.8 کاهش يافت در حالي که IPSS در گروه دارونما از19.2 به 17.7 رسيد.(P=0.002) Qmax در گروه دارونما ml/s3.4 و در گروه گزنه ml/s8.2 افزايش يافت(P<0.05). PVR در گروه گزنه از مقدار اوليه ml 73 بهml 36 رسيد(P<0.05) اما تغيير محسوسي در گروه دارونما ديده نشد. PSA و ميزان تستوسترون سرم در هردو گروه بدون تغيير بود. در گروه گزنه کاهش نسبتاً کم در اندازه پروستات مشاهده گرديد] از 40.1 سي سي به 36.3 سي سي که بوسيله سونوگرافي از طريق رکتوم (TRUS) اندازه گيري شد،[P<0.001. در پايان مطالعه در گروه دارونما هيچ تغييري در حجم پروستات ديده نشد. در پيگيري ماه هيجدهم فقط بيماراني که درمان را ادامه داده بودند داراي متغييرهاي درماني مطلوبي بودند. عوارض جانبي در هيچيک از گروه ها مشاهده نشد. محققين نتيجه گرفتند، گزنه اثرات مفيدي در درمان علائم BPH دارد(9).
اورتيدين
با توجه به اثرات مفید عصاره ریشه گزنه در برطرف نمودن علائم انسدادی مرحله I و II هایپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH)، فراورده اورتیدین با اشکال دارویی قطره خوراکی و قرص روکشدار از عصاره ريشه گزنه و به منظور بهبود علائمی مانند تکرر ادرار، قطره قطره آمدن ادرار، معطل شدن هنگام ادرار کردن تهیه شده است. از قطره اورتیدین 3 بار در روز هر بار 40 قطره و از قرص اورتیدین 2 بار در روز هر بار 1 قرص بعد از غذا همراه با مقداري مايعات استفاده میشود.
توصیه میشود مصرف مکملهاي آهن 2-1 ساعت از زمان مصرف اورتيدين فاصله داشته باشد. با مصرف مناسب مقادير توصيه شده درماني هيچگونه عارضه جانبی مشاهده نشده با این حال ممکن است بصورت اتفاقي شکايات خفيف گوارشي رخ دهد. گهگاه کاهش تشکيل ادرار و ندرتاً ادم نیز گزارش شده است(5). لازم به ذکر است که مصرف بيش از حد اورتيدين همزمان با داروهاي ضدديابت و داروهاي مؤثر بر فشار خون ميتواند ايجاد تداخل نمايد. همچنین ممکن است اورتيدين اثر داروهاي مضعف سيستم عصبي مرکزي را تشديد کند.
بايد از مصرف فراورده هاي تهيه شده از گزنه در دوران بارداري اجتناب نمود. همچنين بهتر است از مصرف بيش از حد اين فراورده ها در دوران شيردهي اجتناب گردد(10).
دکتر رضا بخردي
بخش تحقيقات باليني؛ واحد تحقيق و توسعه باريج اسانس
References:
1-Boris Bondarenko, Carola Walther, Petra Funk, Sandra Schläfke, and Udo Engelmann. Long-term efficacy and safety of PRO 160/120(a combination of Sabal and Urtica extract) in patients with lower urinary tract symptoms (LUTS). Phytomedicine 10 (2003) • Supplement IV; pp. 53–55
2- Julia E. Chrubasik, Basil D. Roufogalis, Hildebert Wagner, Sigrun Chrubasik. A comprehensive review on the stinging nettle effect and efficacy profiles.Part II: Urticae radix. Phytomedicine 14 (2007) 568–579
3.Effect of extracts of the roots of the stinging nettle (Urtica dioica) on the interaction of SHBG with its receptor on human prostatic membranes. Planta- Med; 1995; 61(1); 31-32.
4.Lignans from the roots of Urtica dioica and their metabolites bind to human sex hormone binding globulin (SHBG). Planta- Med; 1997; 63(6); 529-532.
5.PDR for herbal medicine. 3rd ed. Montvale, NJ: Thomson PDR, 2004: 792-797
6.Mills S. Bone K. Principles and practice of phytotherapy. Churchill livigstone,2000:490-498
7.Effects of stinging nettle root extracts and their steroidal components on the Na+ K+ ATPase of the benign prostatic hyperplasia. Planta- Med; 1994; Feb; 60(1);30-33.
8.J . SOÈ KELAND. Combined sabal and urtica extract compared with ®nasteride in men with benign prostatic hyperplasia: analysis of prostate volume and therapeutic outcome. BJU International (2000), 86, 439±442
9. Safarinejad MR. Urtica dioica for treatment of benign prostatic hyperplasia: a prospective, randomized, double-blind, placebo-controlled, crossover study. J Herb Pharmacother. 2005;5(4):1-11
10. Farnsworth NR. Potential value of plants as sources of new antifertility agents I. J Pharm Sci 1975; 64:535–598