آزارخواهی (همچنین آزاردوستی، آزارطلبی و خودآزاری) یا مازوکیسم (به انگلیسی: masochism) ارضای امیال جنسی و لذت بردن از تحمل درد و رنج یا فکر کردن دربارهٔ آن است . این انحراف عکس دگرآزاری یا سادیسم است. در این حالت شخص مازوخیست تنها از شکنجه و عذاب وارد شدن بخود کسب لذت میکند و میل دارد پیوسته مورد طعن و عذاب و ناسزا و رنج قرار گیرد.
تاریخچه
خودآزاری یا آزارخواهی جنسی، نام خود را از فعالیتهای لئوپولد فون ساخر- مازوخ- رماننویس اتریشی قرن نوزدهم گرفته است که شخصیتهای داستانهایش از اینکه زنان با آنان بدرفتاری کنند و بر آنها تسلط یابند لذت جنسی میبردند. مبتلایان به آزارخواهی جنسی، اشتغال ذهنی تکراری با امیال جنسی و تخیلات مربوط به تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن، و هر نوع رنجی در این زمینه دارند. اعمال آزارخواهی جنسی در مردان شایعتر از زنان است.
فروید معتقد بود، آزارخواهی ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است. در برخی موارد فرد فقط وقتی میتواند احساس جنسی را تجربه کند که در پی آن تنبیهی در کار باشد.
بیماریزایی
افراد دچار آزارخواهی جنسی، ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشتهاند که آنها را متقاعد کرده که درد کشیدن، پیششرط لذت جنسی است.
حدود ۳۰٪ مبتلایان به آزارخواهی جنسی، تخیلات آزارگرایانه نیز دارند. آزارخواهی اخلاقی عبارتست از احساس نیاز به رنج کشیدن که همراه تخیلات جنسی نیست.
ملاکهای تشخیص DMS-IV برای آزارخواهی جنسی
الف) در طول یک دوره حداقل شش ماهه بطور مکرر رفتارها، امیال و یا تخیلات قوی برانگیزنده جنسی مربوط به اعمال واقعی ( و نه وانمودی) تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن و یا هر عمل رنجآور دیگری دیده میشود. ب) رفتارها، تخیلات و اعمال جنسی سبب ناراحتی چشمگیر بالینی یا اختلال در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی مشخص میشوند.
منابع
- ماهنامه روانشناسی جامعه شماره ۷
- تمایلات و رفتارهای جنسی انسان، دکتر بهنام اوحدی، ۱۳۷۹، فصل دهم، ص ۲۱۹، انتشارات صادق هدایت