حـتـمـا تا به حال ، خواب رفتگيِ دست يا پا را تجربه كرده ايد. هنگامي كه وضعيت نشستن يا خـواب خـود را تغيير مي دهيد، سريعا در بعضي از نواحي بدن به ويژه دست ها و پاها، احساس خـاصـي بـه شـما دست مي دهد كه به اصطلاح به آن (سوزن سوزن شدن) يا (مورمور شدن) مـي گـويند. البته احساس خوبي نيست ؛ اما در هر صورت مغز شما از اطلاعاتي كه در آن زمان دريافت مي كند چنين تعبير مي كند.
خـونـي كـه در دسـت هـا و پـاهـاي شـمـا جـريـان دارد، مـواد غـذايـي لازم را بـه هـمـه سـلول هـا و از جـمـله سـلول هـاي عـصـبـي مـي بـرد. ايـن سـلول هـا نيز به نوبه خود علائم الكتريكي خاصي را به مغز مي رسانند كه حاوي اطلاعات مـخـتـلفـي از جـمـله دمـا، غـذا و سـلامـت اعضاي بدن مي باشد. بنابراين هنگامي كه چهارزانو مي نـشـيـنـيد، در واقع راه را بر جريان خوني كه به سمت قسمت پايين پاها مي رود مي بنديد و در نـتـيـجـه مـواد غـذايـي لازم بـه سـلول هـاي عـصـبـي نـمـي رسـد. چـنـانـچـه سـلول هـاي عـصـبـي مـواد غـذايـي دريـافـت نـكـنـنـد، تـوانـايـي خـود را بـراي ارسـال اطـلاعـات بـه مـغـز از دسـت مي دهند. بنابراين هنگامي كه هيچ گونه اطلاعاتي در مورد وضـعـيـت پـاي شـمـا بـه مغز نمي رسد، مغز نيز آن ناحيه را بي حس تعبير مي كند. هنگامي كه وضعيت نشستن خود را تغيير مي دهيد و پاهاي خود را باز مي كنيد جريان خون دوباره به پاها و سـلول هـاي عـصـبـي آن مـي رسـد و در نـتـيـجـه دوبـاره سـلول هـاي عـصبي شروع به ارسال علائم الكتريكي مي كنند. اما اين حالت به آرامي و نرمي رخ نـمـي دهـد. بـلكـه عـلائم طـوري به سرعت و شدت آزاد مي گردند كه گويي به سمت مغز شـليـك مـي شـونـد، بـنـابراين مغز آن را به عنوان يك حالت استاتيكي تعبير مي كند. به همين دليـل باعث مي شود كه شما اين حس آشنا را تجربه كنيد. حتي برخي از داروهاي بيهوشي نيز مـي توانند چنين حالتي را به وجود آورند. زيرا تا مدتي مانع از توليد علائم الكتريكي در سلول هاي عصبي مي شوند